_______________________
فاطمه، یکی از چندین هزار نفر دانشجوی این مملکته که داره ارشد میخونه توی فلان رشته.
چن روز پیش توی تلگرام پیام داد که:
« بانو؟
من پایان نامه مو با فلان موضوع انتخاب کردم اگه ممکنه کمکم کنید.»
بهش گفتم:
«این موضوع که انتخاب کردی موضوع سخت و سنگینیهها.»
گفت:
«آره میدونم. دیدم کسی کار نکرده؛ برش داشتم!»
من الآن مدتیه که بنا به دلایلی اینجور درخواستها رو دیگه جدی نمیگیرم و محل نمیدم.
این یکی رو هم بیخیالش شدم و دیگه چیزی نگفتم.
یکی دو روز پیش یه مطلب فرستاد، گفت:
«بانو بخونید ببینید اشکالی، چیزی نداره؟»
مطلبشو خوندم.
ازونجایی که اشراف داشتم به این متون،
دیدم یه قسمتش اشکال داره،
عبارتش رو زیر سوال بردم و گفتم:
«اینو از کجا نوشتی؟»
گفت:
«از فلان کتاب که ترجمه فلان مترجمه.»
گفتم:
«ترجمه رو ول کن. اصل اون کتابی که مترجم ترجمه کرده و به زبان اصلی هس رو برام بفرست.»
گفت:
«ندارمش!»
( میخواستم خودشم ببینه که اون متن، اصل نیست و با دیدگاه نویسنده اصلی، منافات داره )
.
خلاصه بعد از پیگیری و سماجت من، معلوم شد که اون نکته و عبارتی که این فاطمه، این دانشجوی کارشناسی ارشد، توی این رشته مهم و این موضوع مهم بهش استناد کرده بود، یه عبارتی بوده که اون مترجم، بعنوان برداشت خودش، اونم توی پیشگفتار کتاب آورده بوده!!!
.
من از این دردا زیاد کشیدم.
ازین جور موارد به اندازه موهای سرم شاهد بودم.
.
ترجمههای پر از اشکال و غلط.
نظارتی هم که وجود نداره.
و....
حساسیتی هم در خصوص برخی رشتهها و برخی موضوعات خاص إعمال نمیشه.
.
حالا شما فکرشو بکنید نقل و انتقال معلومات و اطلاعات و معارف، تا اینجا چجوری صورت گرفته و توی مخ ملت فرو رفته؟